مساحة إعلانية
چه شبها که کشیدیم انتظاره روز آزادی
تو این زندون شکستیم پای میله های پولادی
مثل شب تیره و تارهمه روزهای این دوران
نه عشقی و نه شوری و نه نوری و نه بامدادی
تو این حصر بدون مرز یکی من هست و یک همبند
هزار سال میشه اهریمن امید و از دلامون کند
من و تو زنده ایم اما هنوز فریاد و مشتی هست
هنوز هم سایه ی پرواز تو ذهن هر دوتامون هست
نخواب بیدار بمون همبند بجنگیم با این اهریمن
من و تنها نذار این بار بخون رهایی نزدیک است
بخون تا پر بشیم از گل درخت و جشن قرقاول
تو این خاک اهورایی واسه آزادی باشیم پل
تو ای همبند دیرینه نگات محصور در کینه
من و دریاب که غیر از ما کسی مارو نمی بینه
تو روح خسته از ظلمی در آتش داری می سوزی
منم هم پای این شعله با تو در بند تن سوزی
نترس این آتش عشق سراسر مملؤ از ایثار
تو خاکستر این فریاد یه ققنوس رها از دار
تو آزاد میشی ای همبند به خون هر دومون سوگند
که این روزها تموم میشه رو لب هامون میاد لبخن
نخواب بیدار بمون همبند بجنگیم با این اهریمن
من و تنها نذار این بار بخون رهایی نزدیک است
بخون تا پر بشیم از گل درخت و جشن قرقاول
تو این خاک اهورایی واسه آزادی باشیم پل
نخواب بیدار بمون همبند بجنگیم با این اهریمن
من و تنها نذار این بار بخون رهایی نزدیک است
بخون تا پر بشیم از گل درخت و جشن قرقاول
تو این خاک اهورایی واسه آزادی باشیم پل
التعليقات